کنفرانس کابل و تعهدات
جمیل شیرزاد جمیل شیرزاد

پس از هشت سال حاکمیت رییس جمهور کرزی که فرصت های بزرگی ملت افغانستان از دست رفت و در بدل نامواژه های چندی چون: فاسد ترین حکومت، ناکارا ترین حکومت به این حاکمیت اطلاق گردید اینک  در استانۀ علاوه نمودن نامواژۀ دیگری به مدلول نا متناسب حاکمیت موجود در قاموس مصطلحات سیاسی هستیم، و آن قومی بودن این حاکمیت است، هرچه از همان آغاز گمانه زنی های مبنی بر قومی عمل کردن حاکمیت کرزی محور وجود داشت اما اینک با فرا رسیدن کنفرانس کابل- عملیات قندهار-انتخابات پارلمانی، پرده از چهرۀ این ماهیت بر می افتد و برهمگان معلوم میشود که حکومت افغانستان در کوره راه گرایش های قومی و قبیلوی ره می پوید.

در انتخابات ریاست جمهوری بحث تقلب گسترده در انتخابات زمینه های واگرایی را ایجاد نموده بود و آقای کرزی در تلاش مستاصلانه تعهدات بلند بالای را در انتخابات و مراسم تحلیف پیشکش نمودند که به دلیل ناکامی های آشکاری چون ناتوانی در امر معرفی وزرای کابینه تا کنون اعتماد لازم در سطح ملی و بین المللی جلب ننموده است و آخرین بررسی های ادارۀ دادستانی کل کشور هم نشان داده که موارد فساد اداری نسبت به سالهای گذشته در سال جاری چند برابر بوده است.

به تعویق افتادن عملیات نظامی در قندهار و طفره روی های رییس جمهور ازآن موضوع دیگریست که تردید های مبنی بر کوتاه آمدن جامعه جهانی دربرابر طالبان را نشان میدهد آنهم به خاطر دلالت رییس جمهور.

در طی ماههای پس از انتخابات ریاست جمهوری، نشست های چون: کنفرانس لندن، نشست مادرید، جرگۀ مشورتی صلح و حالا کنفرانس کابل پیش آمدند که نه تنها راهگشا نبودند بلکه فاکتور های خوبی برای ایجاد تشویش و نگرانی در میان مردم گردیدند.

در کنفرانس لندن برنامه های افغانستان به استعجال ساخته شد و بدون هیچ همآهنگی با مجلسین به جامعۀ جهانی پیشکش شد

جرگۀ مشورتی صلح متشکل از نماینده گان انتصابی و دلبخواه حکومت علی الرغم هزینۀ گزاف  که صرف شد جز بازی های کلامی و امور تشریفاتی چیزی بیشتر نبود، زیرا برای فراخواندن دشمنان مسلح افغانستان به زنده گی عادی به یک میکانیزم کارا و یک حرکت سیستماتیک نیاز است که بتواند هردو طرف را برای پذیرش منافع ملی افغانستان اقناع نماید  واما برعکس در جرگه صلح بیشتر بر اساس توصیه های پدرانه و نصایح به امور توجه می شد و دراین مذاکره فقط حکومت افغانستان است که به تمام شرایط طالبان بدون قید و شرط تسلیم میشود.

در آستانۀ برگزاری کنفرانس کابل حکومت افغانستان چهار اولویت را انتخاب نموده و مسایل را حول آن محورا تنظیم می نماید که عبارت اند از:انتقال امنیت، حکومتداري بهتر، حلقههاي حکومتي، مبارزه با فساد  اما بحث بر سر این است که چه کسی هنوز حاضر است  بپذیرد که این بار حرف حسابی است و حکومت در عرصه های متذکره تغییرات قابل ملاحظه را ایجا د می نماید.

در جمع چهار اولویت تعیین شده  که حکومت تازه دارد متوجه میشود تنها ترکیب جدید "حلقه های حکومتی" است که نشان دهنده نبود  مدیریت و درایت لازم در پیشبرد امور است اگر اولویت های مورد نظر مطرح نیست پس چرا این وزارت خانه ها به صورت تشریفاتی ایجاد شده اند وامروز چهار وزارت خانه را به حد یک اداره تقلیل میدهند.

در حکومت داری بهتر، مبارزه با فساد و انتقال امنیت حکومت افغانستان هر از گاهی برای اغفال جامعه جهانی و مردم افغانستان به شعار پراگنی سر از نو میپردازد و این امر به دور باطلی می ماند که ره به جای نمیبرد جز ضایع کردن فرصت های طلایی یک ملت نیاز مند کار.

در بار اول حکومت افغانستان برای قباحت زدایی از دشمن مسلح در برابر مردم که با انتحار و انفجار و مین به جان مردم بی دفاع افتاده وروزمره جان صدها انسان را می گیرد و بروی کودکان معصوم این سرزمین تیزاب می پاشد و مامورینی را که در بدل سه هزار افغانی برای کشورشان خدمت می نمودند سر میبرد و مکاتب را ویران می کند  دست به ایجاد چند ترکیب جالب زد که عبارت اند از مخالفین مسلح؟! دافغانستان بچیان ........

خود قضاوت کنید مردمی از جنگ به ستوه آمده برای نفسی راحت کشیدن در هوای این صلح نسبی به سوی حکومت کنونی روی آوردند اما رییس جمهور شان خود را با قاتل آنان برادر میخواند.

 سردمداران حکومت با کنار هم چیدن جنگ وصلح در یک بازی زبانی در جرگۀ صلح قرار باز پس آوردن همان طالبی را ریختند  که چند سال پیشتر مردم بی دفاع ما زیان بد مستی های آنها را به قیمت خون خود شان پرداختند. مردم صلح میخواهند اما صلح واقعی نه صلحی که در آن مصلحت های طالبانیزم رعایت شود.

دور باطل دیگری تحت نام ملیشه سازی یا اربکی سازی در کار است تا عملا جنگ اشاعه یابد باری حکومت امروز با طرحیکه تا دیروز برایش از صد حنجره فریاد میزد مخالفت دارد در تمام این گیر و دار ها و معاملات پیدا و پنهان تنها جانب که هیچ مد نظر نیست مردم این کشور است هیچ پرس و جوی ازین مردم درکار نیست که ما داریم قااتلین شما را با این هزینه  که از جامعه بین المللی دست و پا کرده ایم به صحنه می اوریم کسی حرفی برای گفتن دارد اگر پاسخی هم باشد انرا در  ذهنیت ویژۀ خود به تعبیر می کشند و به آن مهر و ملاکهای عجیبی می زنند

این بار حکومت می گوید ما روی انتقال امنیت، حکومت داری بهتر، مبارزه با فساد و رشد اقتصاد زراعتی در کنفرانس کابل کار می کنیم اما مردم افغانستان از زبان نمایندۀ امریکا برای افغانستان و پاکستان ندای باز به صحنه آوردن طالبان را می شنود، نمایندۀ سرمنشی ملل متحد هم از ایجاد شفافیت وحسابدهی و مصرف کمک ها ازمجاری دولتی دم میزند، مسئول آین کنفرانس اقای اشرف غنی احمد زی از ادامۀ امید مردم به دولت، حال کدام یک به تعهداتش عمل خواهد کرد؟

 واین پیام ریچارد هولبروک در یکطرف جنایت بزرگیست برای امر دموکراتیک و در طرف دیگر بنیه های اصطلاحی به نام حاکمیت ملی را از ریشه می خشکاند و تلقینی است برای مردم که امریکا و جامعه جهانی در دست حکومت افغانستان برای ارضای گرایش های قومی حیثیت ابزاری را دارند. این بار طالبانیزم به گونۀ رسمی و حمایت امریکا دوباره به صحنه می آید.


July 16th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات